فرق سـه سـالـه ها با دوساله ها
سه ساله ها از زمین تا آسمان با دو ساله ها فرق دارند. سه ساله ها با هوش تر و زرنگ ترند , عاقل ترند و دست ها و پاهایشان نسبت به قبل قدرت بیشتری دارد.
سه ساله ها در این یک سال رشد , توانسته اند دید بهتری از پدر و مادر و اطرافیان و محیط زندگیشان پیدا کنند. دیگر اشیاء پیش و پا افتاده و اسباب بازی های قدیمی , نمی تواند نظر آنها را به خود جلب کند و کنجکاوی های محدود کودکانه جای خود را به فضولی های وسیع تر و بزرگتری داده است.
سه ساله ها مستقل تر از قبل شده اند . برای مثال وقتی از شما بستنی می خواهند و با جواب قاطع " نه " و توضیحات قانع کننده ! شما مواجه می شوند , به راحتی و در مقابل چشمانتان صندلی آشپزخانه را کشان کشان تا پای فریزر می کشند و خیلی شیک و تمیز بستنی را از فریزر بیرون آورده و بدون کوچک ترین توجهی به فوران عصبانیت شما , شروع به خوردن بستنی کرده , قاشق به قاشق با صدای بلند از طعم و مزه آن تعریف می کنند.
یک کودک سه ساله هیچوقت در مقابل کلمه " نه " از خود عجز نشان نمی دهد و تا جایی که زور بازو و قد و قواره و وسائل دم دستی اش اجازه دهند به تنهایی وارد میدان عمل شده و خواسته اش را مرتفع می سازد. جالب آنکه اگر در این بین به کمک شما هم نیازمند شود به سادگی تمام برای رسیدن به مطلوبش از شما تقاضای کمک می کند!.
حالا هر چقدر هم که شما "مثلا شیشه پستانکی" را در بالاترین نقطه کابینت آشپزخانه پنهان کرده باشید, باز هم با چشمانی هاج و واج آن را در دستان کودک سه ساله خود مشاهده خواهید کرد و خواهید دید که به راحتی و با استفاده از همان صندلی کذایی و چند تا قابلمه , درب کابینت را گشوده و پستانک به دست , فاتحانه به شما می خندد...آرام باشید , از کوره در نروید و وجهه خود را خراب نکنید. در این مواقع به زورگرفتن پستانک از دستش هیچ کمکی به شما نمی کند چرا که جدا از خطر افتادن کودک در این کش و واکش , یک سه ساله باهوش و مدبر , هرگز قدرت جادویی جیغ و گریه را از دست نمی دهد و دم به دقیقه از این ابزار کاربردی کمال فیض را می برد. پس همیشه به داشتن آرامش فکر کنید و راههای دیگری را هم امتحان کنید.
سه ساله ها در این سن تقلید از بزرگسالان را به نهایت خود می رسانند . برای مثال وقتی به بهانه شستن عروسک سر دستشویی می روند , از غفلت شما سوء استفاده کرده و درست مثل "بابایشان" , همانجا زیر شیر دستشویی , تمام سر و گردن خود را با " شامپو " شسته و سر تا پا خیس به اتاق خواب رفته , در نهایت استقلال , حوله ای روی سر خود انداخته و سپس همانطور آب چکان , پیش شما می آیند و با کمال افتخار اظهار می دارند که موهایشان " تثیف " بوده وآن ها را با شامپو شسته اند و دیگر هم از شامپو نمی ترسیده اند , چشمشان هم اصلا نسوخته چون " ایشالله بزرد شده اند " ...
در این لحظه حساس چه می کنید ؟ آیا قافیه را می بازید و ساعت "دوازده نیمه شب" سر و صدا و گریه و زاری راه می اندازید و یا با خونسردی تمام ( درست مثل من ) و در کمال آرامش!! لباسهایش را عوض می کنید و التماسش می کنید اجازه دهد موهایش را سشوار کنید تا لااقل سرما نخورد ؟!
آری , دنیای سه ساله ها , دنیای پیچیده ای است و برای رد شدن از پیچ و خم های آن نیز افکار پیچیده و ابتکارات تازه ای می خواهد که متاسفانه اینجانب بهره ای از آن دو نبرده ام و الان هم با نوشتن این عریضه طویله دست به دامان تمام دوستان شده ام تا با هر چه می دانند و در ذهن دارند و خوانده اند و تجربه کرده اند , یاری ام کنند و آرامش را به این ذهن ناآرام باز آورند.
هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم!