من مادرم..
برایت سه ساله می شوم , حوصله ام که باشد , با هم خاله بازی می کنیم , می جنگیم , به دنبال توپ هندوانه ای ات مسابقه می دهیم , با هم شعر می خوانیم , می رقصیم ...
برایت پیرزنی نود ساله می شوم , دستم را می گیری , به اتاقت می بری , عصا به دستم می دهی , سر به سرم می گذاری ...
برایت کلاغ می شوم , گربه می شوم , اسب , خرگوش , پلنگ .. برایت دلقک می شوم , عروسک نمایشی ات , می خندی با من ...
برایت تاب می شوم , سرسره می شوم , درخت می شوم , کوه می شوم ...
برایت خاله می شوم , دایی می شوم , عمو می شوم , عمه می شوم , گاهی شب ها برایت بابا هم می شوم ...
برایت دکتر می شوم , پرستار می شوم , معلم می شوم , پلیس می شوم , بستنی فروش مهربانی می شوم با بستنی هایی به طعم خیال تو.
برایت قصه می شوم , شعر می شوم , بال و پر خیالت می شوم ..
کلفت خانه ات می شوم , برایت می پزم , می دوزم , می شویم ...
فرشته ات می شوم , هر جا بروی , بنشینی , بخوابی , هر قدمی که برداری , کنارت می مانم ...
برایت می جنگم , می سوزم , قطره قطره آب می شوم , فدایت می شوم ...